حاجی فیروز نماد شادی ایرانیان در روزهای سخت تاریخ
حاجی فیروز چه به نقل از مهدی اخوان ثالث در مجموعۀ اشعار ارغنون “بقایای نفرت انگیز عهد توحش و بردهداری” باشد و چه به قول استاد جعفر شهیدی “نماد شادی و شادمانی”، برای ما ایرانیها یادآور نزدیک شدن به روزهای دلانگیز بهار و شادی است. حاجی فیروز با آن جامۀ سرخ رنگ، کلاه دوکی، گیوههای نوک تیز و دایرۀ زنگی و با رقص و پایکوبی و خواندن آوازهای کوبهای برای ما ایرانیها بیشتر از هر چیز نماد نوروز و بهار و رستاخیز طبیعت است. شخصیت حاجی فیروز و لباس و ترانههایش به عنوان “پیامآور نوروزی” از دیرباز در سراسر فلات ایران رواج داشته و دارد.
فلسفۀ حاجی فیروز در فرهنگ ایرانی
ملک مهرداد بهار، فرزند ملک الشعرای بهار و نویسنده و پژوهشگر برجستۀ ایرانی حاجی فیروز را نماد جشنهای سیاوش میداند. بر این اساس حاجی فیروز یکی از اسطورههای تموز یا ایزد کشاورزی در میانرودان باستان و چهرۀ سیاه شدۀ وی نماد بازآمدن حاجی فیروز از سرزمین مردگان است. جامۀ سرخ حاجی فیروز نماد خون سیاوش است. در واقع چهرۀ سیاه حاجی فیروز نماد اسطورۀ ایزد شهید شده و دوباره زنده شده میباشد. سیاوش با گذر از آتش دوباره متولد شد و لباس قرمز حاجی فیروز نیز نماد شادمانی و تغییر از حال بد به حال خوب در سال جدید است.
حاجی فیروز از نظر شخصیتهای ادبی
مهدی اخوان ثالث در پاورقی یکی از اشعار خود در مجموعۀ “ارغنون” با ابراز تنفر از حاجی فیروز آن را “بقایای نفرتانگیز عهد توحش و بردهداری” نامیده است و گفته که به جز در تهران در هیچ جای دیگری از ایران شاهد چنین رسم و رسوماتی نبوده است.
ابوریحان بیرونی نیز در کتاب “آثارالباقیه” به فرشتهای به نام فیروز اشاره میکند که درست قبل از رسیدن نوروز سر میرسید و شادی آمدن بهار را با مردم تقسیم میکرد.
دکتر کزازی علیرغم این که حاجی فیروز را سنتی کهن میداند، معتقد است در مورد پیشینۀ این رسم و آیین که حاجی فیروز نام گرفته است، به روشنی و وضوح نمیتوان سخنی گفت.
استاد جعفر شهیدی اعتقاد دارد که سرخی جامۀ حاجی فیروز ممکن است نماد شادی و شادمانی و نامش نماد خوشیمنی باشد.
رضا مردای غیاثآبادی شکل و شمایل و نام حاجی فیروز را سنتی جدید و مختص به شهر تهران میداند.
داستان پیدایش حاجی فیروز
“ایشتر” یا خدابانوی مادر قصد ازدواج با “شاه دوموزی” را داشت اما ایشتر به دلایلی نامعلوم به زیرزمین سفر میکند و با ورودش به زیر زمین زندگی و باروری در روی زمین متوقف میشود، دیگر نه درختی سبز میشود و نه گیاهی میروید و نه کسی به معبد خدایان هدیه میدهد. خدایان برای حل این مشکل دوموزی را به زیر زمین میفرستند. با برگشت دوموزی به زمین بهار شروع میشود و او با صورتی سیاه شده و با تنبک و دایره در دست از آمدن بهار به رقص و پایکوبی میپردازد.
شادی وجود حاجی فیروز
شادی و شادمانی از دیرباز برای ایرانیها اهمیت زیادی داشته است. کتاب “مزدیسنا” در مورد وجود شادی در زندگی ایرانی ها مینویسد که ایرانیهای باستان عقیده داشتند که خداوند پس از آفرینش آسمان و زمین، شادی و نشاط را خلق کرده است. در واقع این عقیده بیانگر شادی به عنوان لازمۀ ادامه حیات و زندگی است. بر این اساس نوروز که از شادترین روزهای طبیعت و مردم است، باید با شادی شروع شود تا برکت و رزق از خانهها نرود. و حاجی فیروز با آن چهرۀ خندهدار و آوازهای خوش و حرکات نمایشی جذاب و شاد خنده را مهمان لبهای همه میکند و به ایرانیها شادی میبخشد. داریوش بزرگ، شاه مقتدر ایرانی، نیز در کتیبۀ بیستون میگوید: «من خدایی را میستایم که شادی را برای مردم میآفرید.» و شادی و نشاط برای ایرانیان باستان نه سرگرمی بلکه کاری مقدس بود و از این رو شادی آفرینانی مانند حاجی فیروز نیز مقدس بودند و در حال ستایش یزدان پاک.
حاجی فیروز در فرهنگ ایرانیها
حاجی فیروز یا عمو نوروز از شخصیتهای نمادین نوروز میباشند. حاجی فیروز پیامآور رسیدن بهار و شادی رفتن زمستان است. حاجی فیروز صورتش را سیاه میکند و لباس سرخ میپوشد و میخرامد و میرقصد و روح شادی و شادمانی را در همه شهرها و روستاها میپراکند. حاجی فیروز به کودکان هدیه میدهد و به ما یادآور میشود که سال نو در راه است و کوله بار غم و غصه سال کهنه را کنار بگذاریم و سال نو را با شادی و شادمانی شروع کنیم.
چرا چهرۀ حاجی فیروز سیاه است؟
سیاه بودن چهرۀ حاجی فیروز به معنای تمام شدن ناپاکیها و تاریکیها و سیاهیها در زندگی است. در واقع حاجی فیروز مژده دهنده فصل بهار و بازگشت سیاوش به جهان مادی است. چهرۀ سیاه حاجی فیروز نماد توقف در جهان سیاه و تاریک مردگان است و جامۀ سرخ رنگش نماد خون و زندگی دوباره و جریان یافتن زندگی است. چهرۀ سیاه حاجی فیروز نمادی از سیاهی زمستان و لبهای سرخش نمادی از نشستن بهار بر پیکرۀ بیجان زمستان است. بهار زیبا و دلفریب شکوفههای سرخ رنگش را در میان سیاهی سرما و زمستان برای ما به ارمغان میآورد.